زندگی عاشقانه ای دارند و همدیگه را خیلی دوست دارند و بگم حسادت پشت سرشون زیاد هست دو تا هم بچه دارند. خانم یک بچه هم از ازدواج قبلی داشته که انداختش دور.
حالا پشت سرشون پچه پچه شده که خانم وقتی شوهر داشته با این پسر مجرد تیک و تاک داشته، حالا کی گفته؟؟ کارمند کتابخونه ی عمومی
گفته به بهانه ی مطالعه و کتابخونی می اومدن
امیدوارم دروغ باشه و فقط این حرف ها از روی حسادت زده شده باشه.
ولی یاد یک تاپیک توی همین سایت افتادم که دختر مجرد تاپیک زده بود دوست پسر میخواد خیلی ها بهش گفته بودن به بهانه برو کتابخونه اونجا پسرهای درسخون پیدا می کنی
یک دختر هم قبلا تو فامیل ما بود که واقعا از سر علاقه رفته بود کتابخونه کتاب بخونه که پسرها مخش را زده بودند و چسی با سوادی اومده بودن فریب اش داده بودن و اون دختر توی شهر کوچک بی آبرو شد.
ای کاش حرمت کتابخونه های عمومی را حفظ می کردیم.