خیلی تنها دارم این بچه رو ب دوش میکشم فکر کنید حای شوهرم حاضر نیست ی دیقه نگهش داره من دستشویی برم یا لباسمو عوض کنم مادرم ک فوت شده خواهر بزرگمم ک دوره ازم کوچیکه ام ک زیاد نگهش نمیداره
یه جورایی من
خیلی ها از جمله خودم
همین امشب ده دقیقه رفتم دوش بگیرم تا بچه خوابه یهو بیدار شد با مو خیس و نصفه کفی اومدم بیرون همون موقع شوهرم از بیرون اومد اصلا اهمیت نداد بهم بگه یخ میکنی بچه رو بگیرم یا ... رف حوله برداشت گف برم دوش بگیرم بعدشم موهاش خشک کرد سر فرصت و من همچنان خیس و کفی ب بچه شیر دادم
من تو شهر غریب با دو تا بچه با اختلاف سن یه سال .هیچکس نبود .شوهرم هم که خودش همیشه یه بچه اضافه است من باید تر و خشکش کنم حتی کار شخصیش،الان هم باز خدا خواسته باردارم .خدا خودش کمکم کنه فقط خیلی بی کسم
دو روز ناهار شام درست نکنید، عقل شوهرتون میاد سر جاش که باید کمکت کنه، باید بفهمه بچه نگه دلشتن وظیفه هر دونفره
من از روز اول همه کارای بچه رو خودم به دوش کشیدم با اینکه مامانم نزدیکم بود شوهرمم بود ولی شدیدا احساس مسئولیت میکردم الان بچم سه سالو نیمشه خیلی خستم خیلی عصبی شدم تمام زندگیم شده بچه و خونه شما کمک بخواین از همسرتون و مادرتون مثل من نباشین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
