2777
2789


هنوز توی شوک هستم

فکرکن تا شب قبلش میگفت دردت تو جونم😅،وابستتم

چشم  چشم از دهنش نمیوفتاد

بدون گل نمیومد

فردا صبحش همه چیز تموم شد، عین آب خوردن... 

بیشتر از قبل چشم ترس شدم از رابطه. 

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چن وقت باهم بودین؟


کمتر از یکماه

البته اینو بگم

من 6 ماهه از یه رابطه 5 ساله بیرون اومدم 

و رفتار به ظاهر خوب این آقا باعث شد من دوباره ریسک رابطه رو به جون بخرم

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

مردا تا وقتی میخوانت مث کنه موس موس میکنناما وقتی بخوان برن دیگه مث آب خوردن میرنخاک تو سرشون


به نظرم هیچوقت نمیخوان آدمو 

فقط ادا درمیارن

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

این اقا فک کنم خیلی زبون چرب بوده


خیلییی

ببین واسه کوچکترین چیزا میگفت هرچی تو بگی،چشم چشم چشم هرچی تو بگی هرجور تو بخوای هرچی تو دوست داری

هرجا تو بگی بریم هرچی تو بگی بخوریم هرکار تو بگی بکنیم هروقت تو بگی حرف بزنیم

واقعا داشتم جذبش میشدم

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

سر چی کات کرد؟


گفت خونه نمیتونم بخرم، عروسی هم نمیگیریم، یه نامزدی کنیم و بعدش عقد تااااا هرموقع شد! 

شغلشم اصلا پایدار نبود هر لحظه ممکنه شغلشم از دست بده... حالا ایناش به درک من پذیرفتم انقدر خرم.

چندسالشه؟ 37 چندسالمه؟ 23

گفت به مامانت بگو ما داریم آشنا میشیم،گفتم به مامانم گفتم ولی گفت جوابش منفیه... بدون هیچ تلاشی گفت اوکی 

و تمام

چتو دو طرفه پاک کرد و تمام

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

زیر لفظی

mikoo88 | 10 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز