2777
2789
عنوان

نمی دونم مقصر کیه

95 بازدید | 13 پست

من خنگم و ساده 

 بچه ام زود دنیا اومده  سه ماه خونه مامانم نگه اش می داریم 

من دوست دارم بچه امو خودم بزرگ کنم   دستشون درد نکن 

ولی  هم عادت میکنه به خانواده ام  هم خانواده شوهرم بهم حرف در میارن  هم شوهرند

مامانم میگه بچه  رو مریض می کنی دردسر میشه واسمون مردمم حرف در میارن میگن نوه اشو ول کرد 

از طرفی شوهرمم گاهی میاد اینجا  گاهی شد مامانم رو نده بهمون 

الان شوهرم دیروز حرف و تیکه انداخت  مامانم بهم می گه به شوهرت نمی خوام رو بدم  در حالی که قبلا هم رو نمی داد 

الان مامانم می گه شوهرت خوب نیست فلان  در حالی که شوهر خواهرم  تیکه ام بارها انداخت   حتی خواهرمم شد گیر بده به مامانم   ولی به ما رو نمیدن 

خییلی سعی کردم بچه امو بیارم زودتر هم از حرف خانواده شوهرم راحت شم  هم بی محلی های خانواده ام ! 

الان موندم مقصر شوهرمه یا مامانم ؟!

یعنی خونه مامانت زندگی میکنی ؟ الان بچت سه ماهش شده و شما هنوز برنگشتی خونه خودت ؟ 

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مقصر خودتی که انقدر سست و بی اراده ای . پاشو بچه رو بردار برو سر خونه زندگیت مسئولیتشو بپذیر بی خوابی و مریض شدن و واکسن و هر گرفتاری دیگه . همه رو بپذیر و تحمل کن و بزرگش کن . مگه همه مادرا کمکی دارن یا از قبل بلدن ؟ هر شرایط خاصی هم که بچه ات داره و داری توی خونه مادرت اجرا میکنی تا مثلا مریض نشه یا مشکلی پیش نیاد خونه خودت اجرا کن 

اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚
یعنی خونه مامانت زندگی میکنی ؟ الان بچت سه ماهش شده و شما هنوز برنگشتی خونه خودت ؟

گاهی میرم خونه امون   واقعا موندم تا کی اینجام  تاثیر بدی انگار تو زندگیم داشت 

مقصر خودتی که انقدر سست و بی اراده ای . پاشو بچه رو بردار برو سر خونه زندگیت مسئولیتشو بپذیر بی خواب ...

خیلی دوست دارم بچه امو ببرم راحت بزرگ کنم  بدون هیچ منتی  قرار شد ببرم خونه ام دو بار این اتفاق افتاد ولی ۵ ساعت طول کشید خواهرم بیار خونه امون  شوهرم ناراحت شد گفت مگه قرار ما بچه رو چیکار کنیم  گفت بریم شهرستان اونم به خواهرم بعد ۵ ساعت زنگ زدم گفتم بچه چیشد گفت دارم شیر میدم  اصلا نگفت میارم یا نه    دو بار این قضیه پیش اومد خواستم بچه رو قایمکی بیارم خونه ام  اونم مطمئنم بیارم بچه رو میان میبرن خودمم از خونه بیرون می کنن  چون خونه رو از خواهرم اجرا کردیم  البته کرایه میدیم 

گاهی میرم خونه امون واقعا موندم تا کی اینجام تاثیر بدی انگار تو زندگیم داشت

خوب معلومه که تاثیر بد میذاره روی زندگیت دختر خوب . پاشو برو سر زندگیت دیگه . 

شما مستقل شدی و باید حریم شخصی داشته باشی برای خودت ، وقتی چند ماه بمونی خونه یکی حتی پدر و مادرت مشخصه که این حریم شخصی از بین میره و هم احترام شما و همسرت کم میشه ، هم دخالت میکنن بقیه توی زندگی و تربیت بچه و همه چیز شما ، روی شوهرت هم به خانوادت و برعکس روی پدر و مادرت به شوهرت باز میشه . 

دیگه انقدر بزرگ شده بچت که بتونی خودت از پسش بربیای . 

یه چیز دیگه هم بهت بگم ، اینجوری شوهرت رو بدعادت میکنی ، یاد نمیگیره که اونم مسئوله در مقابل بچتون و باید با کمک هم بزرگش کنید ، کل زحمت و مسئولیت و کارای بچه میشه وظیفه خودت و خانوادت و این خیلی بده 

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
چرا فکر میکنی ساده ای؟ میتونی بچتو جمع کنی؟اگه اره تشکر کن بچه تو بغلت کن برو خونه ات

بچه  من یک کیلو ۱۰۰ گرم  می رفتم تو شرایط بد بیمارستان نگه اش می داشتم  کلی سرم سیم اینا وصل بودد  حتی پشت بیمارستان بمب انداختن   ۱۰ روز بچه رو خوب نگه داشتم  الان نمی ذارن دست بزنم  می گن مریضش می کنی 

خوب معلومه که تاثیر بد میذاره روی زندگیت دختر خوب . پاشو برو سر زندگیت دیگه . شما مستقل شدی و باید ح ...

خیلی دوست دارم بچه امو ببرم راحت بزرگ کنم  بدون هیچ منتی  قرار شد ببرم خونه ام دو بار این اتفاق افتاد ولی ۵ ساعت طول کشید خواهرم بیار خونه امون  شوهرم ناراحت شد گفت مگه قرار ما بچه رو چیکار کنیم  گفت بریم شهرستان اونم به خواهرم بعد ۵ ساعت زنگ زدم گفتم بچه چیشد گفت دارم شیر میدم  اصلا نگفت میارم یا نه    دو بار این قضیه پیش اومد خواستم بچه رو قایمکی بیارم خونه ام  اونم مطمئنم بیارم بچه رو میان میبرن خودمم از خونه بیرون می کنن  چون خونه رو از خواهرم اجرا کردیم  البته کرایه میدیم 

اینم بگم شوهرم زیاد نمیاد اینجا  باور کن شد شوهرم رفت شهرستان  سوغاتی اوورده میوه  عدس و ... مامانم یه تشکر نکرد 

الام هم بهونه کرد شوهرت تیکه انداخت رو نمیدم  واقعا وسط اینا گیر کردم 

خیلی دوست دارم بچه امو ببرم راحت بزرگ کنم بدون هیچ منتی قرار شد ببرم خونه ام دو بار این اتفاق افتا ...

اگر خودت و شوهرت متحد باشید  سفت و محکم پشت هم در بیاید و بگید ما میخوایم خودمون بچه رو بزرگ کنیم هیچکس نمیتونه جلوتون در بیاد . نهایتش نگران خونه ای ؟ مگه نمیگی داری اجاره میدی ؟ خوب برو جای دیگه زیر منت هم نباش 

اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚
اگر خودت و شوهرت متحد باشید سفت و محکم پشت هم در بیاید و بگید ما میخوایم خودمون بچه رو بزرگ کنیم هی ...

شوهرم متحد نمیشه   اتفاقا به شوهرم گفتم ‌ادم نباید از آشنا خونه بگیر  که بعدا مسائلی بیش بیاد  حرف منو گوش نکرد 

خیلی دوست دارم بچه امو ببرم راحت بزرگ کنم بدون هیچ منتی قرار شد ببرم خونه ام دو بار این اتفاق افتا ...

یعنی چی ؟ بچه شماس بعد جرئت نمیکنی بیاریش خونه خودت ؟ اصلا وسایلت رو جمع کن ، بچت رو هم بغل کن ، جدی بگو من رفتم خونه خودم ، خداحافظ . می خوان چیکار کنن ؟ 

بیان از خونه بیرونت کنن ؟ خوب تو که داری اجاره میدی ، بیرونت کردن هم میری یه خونه دیگه اجاره میکنی بدون منت . 

اصلا این مدل زندگی طبیعی نیست ، این که اختیار شما و بچت تا این حد دست خانوادت باشه . یکم جرئت داشته باش ، مطمئن باش هیچی نمیشه 

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792