از ی طرفم باردارم
حس میکنم رفته رفته دیگه نمیخامش
از دست رفتاراش کاراش خسته شدم ی ذره درک نداره
منو ی ماهه ول کرده خونه ننه ش
رفته شمال واس کار
هرچقدم میگم بذار خونه خودم بمونم نمیذاره
اینجا ن غذا هست ن استراحت هس
هیچی نیس
ذره ای براش مهم نیس
منم جفتم سرراهیه باید استراحت کنم کلا
یعنی چغذغ نیست خشکسالیه
خب خوبه ک بزار پادرشوهر مراقبت باشه
طلاق چیه اخه ای خدا
مشکلت با اولی چی بود؟
دلیل قانع کننده ایه طلاق بگیر
واقعا چی فکر کردی پیش خودت؟؟
طلاق چقدر راحت شده براتون رفته برای کار شوهرت نرفته عشق و حال که
برای همین نگرانه بردت خونه مادرش
شما الان حالت خپپب نیست به این چیزا فکر نکن
حساس شدی بنظرم اثرات بارداریه
برو خونه مادرت
اگه شرایطش نیست به یه بهانه ای برو خونتون دیگه نرو خونه مادرشوهر بگو اینجا راحتم از لحاظ پوشش دراز کشیدن
