شوهرم تو‌بچه اول ۲۵سالش بود حالا ۳۳سالشه بچه دوم رو آوردم
اولی اصلا خیلی بد بود اتاقشم عوض کرده بود صدای بچه اذیتش نکنه
تو این ولی خیلی هوامو داره ب من نمیگه شبا بچه رو بغل میکنه شیرش رو درست میکنه میده نگهش میداره
چون میفهمن بزرگ شدن بچه لذت بخشه
من خودمم سر دومی خیلیییی راحتتر بچه داری کردم
جون بود الان جاافتاده تر شده و قدر زن و بچشو میدونه
کم سن بوده الان فهمیده شده
والی ببخشید خندم گرفت 🤣
جمله آخرت فک کردم نوشتی شیرشم میده🤣
الان بابای با تجربه تری شده
نگو چشم میخوری انرژی منفی
متأسفانه متأسفانه برای بچه اول بیشتر تحت تاثیر خانواده هستن.
برا بچه دوم میفهمن بدجنسی خانواده رو . این تجربه منه البته
چون شوهرت بزرگ وپخته شده مازود ازدواج کردیم بعد ۸ سال الان که شوهرم ۲۹ ۳۰ سالششده تازه بچه دارشدیم خیلی راضیم صبح تاشب نگاش میکنه ومیگه دستت دردنکنه بچه ب این خوشگلی برام اوردی 🥲😂😍
مطمعنم اگه کم سن وسال بود قدر نمیدونست
شوهر من تو سومی الان سعی میکنه بیشتر مراعاتم کنه اون دوتا دعواهای سخت داشتیم
دیگه ذوقش کور کردی چشم زخم خریدی زندگی منم میپرسیدن من خر از ذوقم خوبی
شوهرم با ذوق میگفتم الان روزی رسیده آرزو مرگ شوهرم دارم
دقیقا همسر منم همین بود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
