این 🐵اقا دوباره پیام داد😑😐

پناه818091

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/19

تعداد پست: 206

دو سه هفته پیش

بهم پیام داد ک از دوستت خوشم اومد

ایدی،دوستت بده اره میخدام باهاش ازدواج کنم

از این چرت پرتا

بعد من جوابش سر بالا دادم

بهم گفت سیکتیر کن حالا

الان دوباره پیام داده

ببخشید التماس اینا ک بیا اخر هفته شام ببرمت بیرون😐

1404/06/11

01:15

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

ویلوبی

عضویت: 1403/03/07

تعداد پست: 4669

بلاک کن

1404/06/11

01:15

0 نفر لایک کرده اند ...

ariana82

عضویت: 1402/10/01

تعداد پست: 6386

بلاک

1404/06/11

01:15

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آخ_که_دیگه_فرنگیس

عضویت: 1403/04/06

تعداد پست: 1494

وااااا. بلاخره تو رو میخاد یا دوستتو؟

عاشق مولانا ... آقایون درخواست دوستی ندید .

1404/06/11

01:15

1 نفر لایک کرده اند ...

im_sogiii

عضویت: 1401/07/18

تعداد پست: 1949

مردم رد دادن دگ

1404/06/11

01:16

1 نفر لایک کرده اند ...

sayber57

عضویت: 1401/01/24

تعداد پست: 121

کنسله کنسله با گوریل شام بخوری ارزشمندتر از این وقیح دو قطبی شمر زاده هست

1404/06/11

01:16

1 نفر لایک کرده اند ...

پناه818091

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/19

تعداد پست: 206

وااااا. بلاخره تو رو میخاد یا دوستتو؟

دوستم اصلا ممیحواد

دو سال بود من میشناسه هزار بار منو با دوستم دیده بعد دو سال تصمیم گرفت دوستم بخواد

1404/06/11

01:16

1 نفر لایک کرده اند ...

مالفیسنت

عضویت: 1399/08/02

تعداد پست: 3272

بعد اون حرفش بلاک نکردی هنوز؟😐

مالـفیسـنت : Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫 "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛ غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...) شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت. سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090

1404/06/11

01:17

0 نفر لایک کرده اند ...