خیلی رو مخمه یک هفتس کارشون تعطیله
تا ۱۰ خوابه بعد میره بیرون تا ۱ ناهار میخوریم میخوابه تا بعداظهر بازم میره با رفیقاش بیرون ساعت ۹ شب اومده شام خوردیم باز رفت میبینم پیام داده تو کوچه پیش بچه هام منم نوشتم بدرک
الان تعطیله وقتی ام سرکاره باز بعداظهرش همینه
فقط موقع شام و ناهار خونس یا خونه ام هست خوابه یا تلوزیون و اینستا
همش من میخوام حرف بزنم خسته شدم ریدم تو این زندگیا مشترکی ک اینجورن
دلم لک زده برا دوره مجردی و خونه بابام ک هیچ دغدغه ای نداشتم