بچه ها من یه خاله دارم ۵۸ سالشه تقریباً ،مجرد مونده بخاطر اشتباه و نفهمی مامان بزرگ و بابا بزرگم و یکی از دایی های بزرگ مجردم
مامانم و بقیه خاله هام ازدواج کردن همگی و هر کدوم مشکلات خودشون دارن یکی از خاله هام سالهاست شوهرش فوت کرده پسراش اذیتش میکنند
یکی از خاله هام بچه کوچیک داره
مامان منم کمر درد داره من براش دوتا تیکه ظرف میشورم بچه مدرسه ای هم داره
من خودم۲۰ سالمه چهار ساله عقدم بعد از چهار سال با هزار دل امیدو آرزو و غصه و ناراحتی که پشت سر گذاشتم خدا بخواد دو سه ماه دیگه عروسیمه
این خاله مجردم از وقتی فهمیده همش ایراد و بهانه از مامان من و بقیه دایی و خاله هام میگیره الان اونجا بودیم کلی نفرین میکنه میگه خدا برا منم داشت شما نذاشتین دخالت کردین (منظورش دایی ها و مامان بزرگ بود) همش میگه باید بیاید اینجا شما هم کارای خونه انجام بدید منم زندگی میخوام مامانمم میگه خب مقصر من نیستم کلی سر و صدا سر هم دادن اونم هی نفرین میکرد 😒😢😢😢میترسم زندگیم خراب بشه بخاطر این آه و ناله هاش از وقتی فهمیده عروسیم نزدیکه همش بهانه میاره نفرینم میکنه😭😭😭😭 انشاالله شما هم نتونید زندگی کنید یکی بگه گناه مامان من و بقیه خاله هام چیه؟؟؟😭😭😢😢😢😢دایی مجردم کتکش زده بود امروز خب ما چجوری جلوی. اون رو بگیریم