ما میخایم بریم مسافرت جنوب تاحالا با پدر شوهر مادرشوهرم نرفتیم خانوادگی حالا اشناهاشون خیلی نزدیکن اینا فهمیدن و ایناک هیچ وقت ب ادم برای هیچ مسافرتی نمیگن خودشون میرن تازه وقتی میرن کیش و شمال و هرجا عکس میزارن. بقیه اونجا میفهمن اونا شمالن و فلان جان الان زنگ زدن ماهم میخایم بریم وایسیم باهم بریم ما دوست نداریم باهاشون بریم ولی پدر شوهرم اینا مطمئنم میگن اره بریم باهاشون. و فلان خب قطعا میگه بیاین باهم بریم ولی خیلی پروئن چجوری بگیم نیان وجوری بگیم نمیخایم باهاتون میان چجوری بگیم ؟؟؟؟؟
حرکت میکنین بی خبر
بعد میگیم یهویی شد
حتما که خواهرشوهرتون هستن
نمد والا به شوهرت بگو بگه بهشون
مهم اینه با شوهرتون اتفاق نظر داشته باشید اگر هردوتون موافقید کسی نیاد، خیلی راحت بگید ما دوست نداریم با کسی بریم سفر راحت نیستیم .انشالله یه شب شام تشریف بیارید منزل ما .
منم متنفرم با کسی سفر برم تا حالا هم نرفتم البته شوهرم متاسفانه توانایی نه گفتن نداره اما من خیلی راحت میگم نه من راحت نیستم .میخواد خوششون بیاد میخواد نیاد .حالبه ۲۰ ساله از رو نرفتن همچنان با پررویی میخوان خودشونو غالب کنن منم همچنان میگم متاسفانه من راحت نیستم
اصلادبگین نمیریم اونا وقتی رفتن برگستن شما برین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
