چند روز ک از مادرشوهر جدا شدم کلااا یعنی

خدا هیچ خانواده شوهری رو مجبور به تحمل عروس و بچه هاش نکنه هم خونه بدی هم فحش و نفرین نصیبت شه  هم بده بشی

منم از مادرم جدا شدم این حس رو دارم اما مشکلات جدید دارم 🤦‍♀️

شکر خدا الحمدالله برادرای من عرصه داشتن خونه زندگی آماده کنن ما مجبور به تحمل موجودی مودی به نام عروس نبودیم یکیش که اصلا ایران نیست وگرنه احمقانه است دشمن جونتون بیاری بعل گوشت لعنت به روزی که پسر یا برادر زن میگیره  ناخودآگاه یه دشمن بالفطره پیدا میکنی تا زن مال ما خوباشن

خدا رو هزاران بار شکر که راحت شدی

خواهش میکنم ازت برای منم دعا کن مستقل بشم از ساختمون پدرشوهرم برم یه خونه مستقل شوهرم خیلی بچه ننه اس از ریز و درشت زندگیم خبر دارن همه جا دنبالمون میان 12 ساله ازدواج کردم مسافرت دوتایی نرفتم و هنه سختی هایی که خودت بهتر خبر داری

خواهش میکنم برام دعا کن 

اوه اوه بیچاره عروساتون 

داداشت فهمید ک برش داشت رفت خارج 

میدونست چی هسین🤣🤣🤣🤣

همین الان قلبم درد میکنه اشکام بند نمیاد

بچمو نمیتونم تربیت کنم

همیشه عادت داری درباره کسی که نمیشناسی قضاوت کنی؟اولا که برادر کوچیکه من ۵ ال قبل ازدواجش رفت کانادا و تا حالا کوچکترین مسئله ای بین ما و خانمش وجود نداشته وقتی میگم کوچکترین واقعا منظورم کوچکترین مشکله  چون هم خودش عاقل بود هم ما چیزی جز خوشبختی برادرم نمی‌خواستیم عروس بزرگه هم اگر انقدر زبون دراز و حریص مال دنیا نبود که عقده ها  و نداشته های خونه باباش رو  از شوهر و خانوادش طلب نکنه الان  رابطه ها خیلی خیلی بهتر از این بود  اتفاقا بیشترین مشکل رو با همون برادری داره که میگی زنش رو فرار داده