بخوام خیلی خلاصش کنم تو این ۲۸ سال زندگی ای که دارن همیشه مشکل داشتن اما از ۳ ۴ سال پیش همه چیشونو جدا کردن و از اول مامانم شاغل بوده و درامدش تقریبا بیشتره
مثلا فقط تو ۱۲ روز جنگ با هم حرف زدن اونم چند روزش دعواشون شد بازم و کل سال سکوته اینجا حتی یک کلمه سلام و خداحافظ نیست ما دو تا هم با بابامون حرف نمیزنیم چی بشه هفته ای دو سه کلمه بگیم اونم اگه دعوا نشه اونم حرف نمیزنه
با بحثی که باهاش داشتم ماهانه پولتو جیبی مارو میده الان یک ساله تقریبا ولی قسمت عجیبی که میخوام بگم اینجاست
خرج خورد و خوراک و پوشاک و همه کارامون با مامانمه
همه چی مخصوصا این چند سال اخیر ۹۹ درصدش
و بابام برای خودش میخره میخوره میپزه و میشوره کاملا جداگانه مامانم هم برای خودش و برای ما
منم کارای خودمو خودم انجام میدم کمک نمیخوام و فقط به مامانم میگم یا من جای دوری مامانم بخواد بره میبرمش بابام هیچ کاری نداره بهمون و تفریحشم با دوستاش میره
مگه اینکه کسی بمیره یا عروسی کنه با هم بریم
منم از بابام هیچی نمیخوام حتی یه وقتا تصمیم میگیرم که بگم پول تو جیبی هم نده که یه وقت شاید راضی نباشه گیر کنه تو گلوم نمیدونم البته خودم حدس میزنم
الانم داره کباب درست میکنه یه وقتا تعارف میکنه به ما به جز مامانم ما هم میگیم نه کاش تعارفم نکنه
هر چی میخره یخچال جدا میذاره
عجیب نیست؟ همچین چیزی رو شنیده یا دیده بودین؟