که خیلی هم مشخص نیست دقت کنی متوجه میشی
و اینکه ریسک عمل هم نمیتونستم قبول کنم
من راهنمایی بودم پسر یکی از اشناهامون منو مسخره میکرد و من واقعا ناراحت میشدم دلم میشکست
همش میگفت چشامشو فلان بیسار
امروز فهمیدم ازدواج کرده
با ی دختری که یکی از چشماش مصنوعیه و اینکه چشم مصنوعی در حدی که فقط کاسه چشم گرفته و هیچ حرکتی نداره
فقط قدرت کارما ببین
فقط این همه سال خدا صبر کرد و الان ی جوری جوابشو داد ....