2777
2789

ما تو یه خانواده نسبتا فقیر به دنیا آمدیم اوایل بابام یه سوپری ورشکسته داشت که بیشتر ضرر تا درآمد داشته باشه 

عصبانیت و کتک های الکی همش سر من خالی میشد اکثرا 

باعث شد از اون همون بچگی یه احساس خیلی بدی نسبتا به خودم داشته احساس برعضگی که تا الانم هست تو محیط پر تنش بودم و شاید این رو به اطرافم ناخواسته انتقال میدادم من یادمه دوران ابتدایی همیشه تنها بودم چون خودمو بی ارزش میدیم فکر میکردم کسی دوست نداره با من دوست بشه و تا الانم واقعا هیچ آدم صمیمی ندارم

خواهرم از من ۳ سال کوچیکتره اونم کتک خورد گاهی ولی اون بیشتر از من از حقش میتونست دفاع کنه و خیلی همیشه با داد حقشو میگرفت 

گاهی پیش میومد تو اون دوران باهم بحث کنیم و کتک کاری کنیم ولی خوب از نظر من تو عالم بچگی بود جدی نبود منم همیشه بیشتر کتک میخوردم

رابطه مون هیچ وقت باهم خوب نشد و همیشه باهم مشکل داشتیم رو اعصاب هم بودیم 

خواهرم چند سال پیش عاشق یه پسر فقیر شد که یکم اعتیاد داشت شد و خونه فرار کرد چون خانواده اولش مخالفت کردن خانواده هم برای آبروداری رفتن پسرو ترک دادن و گفتن بیا خاستگاری و ازدواج کردن و بابام هم براشون خونه ساخت و تو قسمت که زمینش برای من بود داد به پسره تا تعمیرگاه برای خودش باز کنه موقت درسته کودکیمون شاید خوب نبود ولی بزرگی سعی کرد جبران کنه

خلاصه کم نداشتیم براشون تا جایی که از دستمون بر میومده

این چند مدت که ازدواج کردن جز موقع دعواهاشون هیچ وفت نیومدن خونه ما و یا آمدن نهار بردن یه عادت بد خواهرم جواب تلفنمون رو نمیده اصلا 

مامانم کلید اون در خونشون رو داشته چون اون در رو خودش خریده بوده و تو دسته کلیدش بوده چند روزه هر چی در میزنه و زنگ میزنه خواهرم جواب نمیده دیگه  مادره دیگه نگران شده بودن با کلید در باز میکنه میرن در پذیرایی رو میزنن که خواهرم در خونه رو باز میکنه  و خواهرم شروع میکنه داد زدن سر مامانم که به حریم شخصی من احترام نمیزاری حق نداری با کلید در حیاط من رو باز کنی 

و کلی هم به من فحش داده که تقصیر من بوده یعنی ازدواج کرده گفته که رفتار من فراریش از خونه و گفته به مامانم که تو گوه خوری های اون دخترت رو جمع میکنی به من که میرسه هیچ کاری نمیکنی اینقدر گریه کردم وقتی شنیدم نمیدونم چرا عذاب وجدان هم دارم میگم واقعا خواهر بدی بودم که اینطور شده 

من واقعا اینقدر تنها و بی کسم واقعا اینطور نیست که خواهرم میگه از قضاوتش واقعا دلم شکست 

میدونم هیچکس حوصله اش نمیشه اینقدر طولانی و توهم توهم رو بخونه ولی خوب نوشتم خودم سبک بشم 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مامان نشسته امشب نگاه به گوشی می‌کرد تا الان نخوابیده از فکر نمیدونم چیکار کنم که آروم بشه

فقط دوتا خواهرین؟

چی از دستت برمیاد بجز دلداری بهش بگو‌ ولش کن خودت رو ناراحت نکن

خودت هم ناراحت نباش عزیزم🫂

اونم تقاص قضاوت نابجاش رو پس میده

اگر جوابتو ندادم بدون ارزشش رو نداشتی باهات وارد بحث بشم...خدايا يكارى كن مجبور شم به همه شيرينى بدم.

فقط دوتا خواهرین؟چی از دستت برمیاد بجز دلداری بهش بگو‌ ولش کن خودت رو ناراحت نکنخودت هم ناراحت نباش ...

نه دوتا برادر هم داریم که کوچیکترن 

قربونت برم من تنها چیزی که میخوام حالش خوب باشه اصلا دلم نمیخواد هیچ اتفاق بدی تو زندگیش میوفته فقط دوست دارم واقعه بینانه تر به زندگی نگاه کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  13 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش