مثلا چند روز پیش برای بار اول خونه مادرشوهرم رفتم جلو پام گوسفند کشتن بهم گوشواره طلا دادن حالا برگشته میگه همین گوشوار استفاده نکن نگه دار به عنوان نشون دیگه انگشتر نخرن گناه دارن طلا گرونه!
یا چند ماه پیش واسم یه دست کامل لباس خرید (شومیز، شلوار، کفش، شال) میگفت نپوش نو بمونه واسه بله برون نامزدی همینا کادو بیارن دیگه دوباره نخرن لباس گرونه
هرچی هم بهش میگم بهش تذکر میدم نه تنها انگار با دیوار حرف میزنم بلکه ناراحت میشه قهر میکنه گریه میکنه میگه قدرنشناسی فلانی بیساری اینهمه زحمتت کشیدم بزرگت کردم فلانت کردم بیسارت کردم (همون حرفای تکراری همیشگی و بی ربط مامانا خودتون میدونین دیگه)
دیگه واقعا دارم کم میارم هرچی من رشته میکنم مامانم پنبه میکنه
بدتر از اون بابامه که ازش طرفداری میکنه میگه بی ارزش نیست مراعات میکنیم رعایت میکنیم فلان نمیکنیم بیسار نمیکنیم تو دختر بدی هستی پرتوقعی کمبوداتو از اون میخوای هرچی میخوای باید به خودم بگی 😐 (بازم همون حرفای بی ربط) درصورتی که منو خداشاهده خودتون توی سایت میشناسید هم به شدت کم توقعم هم کوچیکترین کمبودی توی زندگیم نداشتم (خونه ندارم؟ که دارم. ماشین ندارم؟ که دارم. لپتاپ اپل آیپد اپل آیفون اپل واچ گرونترین ایرپاد ندارم؟ که دارم. گرونترین روتین پوستی؟ لاکچری ترین تفریحات؟ همه اینا دارم) اینکه یه سری انتظارات دارم از کمبود و عقده نیست برای ساختن یه رابطه سالمه
دیگه واقعا دارم دیونه میشم امشب داشتم محکم بهش تذکر میدادم حواسم نبود نامزدم پشت سرم بود همه رو شنید آبروم رفت حالا فردا چی به سرم بیاد خدا داند