خیلی غصه م گرفت برای بچه ی بزرگت
میدونی اون چه اسیب هایی به روح و روان و شخصیتش وارد میشه که توی اینده و زندگی بزرگسالیش تاثیر میذاره؟
اینارو میگم چون خودم بچه ی اول بودم،قایمکی نگاه میکردم که مامانم به کوچیکه شیر میده بغلش میکنه ولی به من حسی نداره، از همون موقع از خواهرکوچیکم کینه گرفتم و الانم رابطمون خوب نیست،حس میکردماون مادر منو،توجهش رو،عشقش رو از من گرفت.
البته تقصیر شما هم نیست
مثلا مادر من خیلی سختی ها کشیده بود از دست شوهر و پدرشوهر،و سنش کم بود و بی تجربه بود،خودش احتیاج به مراقبت داشت،و نمیتونست از پس بچه اش بربیاد.
من درکت میکنم
الان من خودم یه زنم...و میدونم سختی ها و مشکلات چقدر روی دوش یک زن سنگینی میکنه، توجه و محبت کافی از شوهر دریافت نمیکنی و خودت حتی روحت خسته س.
اما باید بلند شی و قوی باشی
اول به خودت کمک کنی
بعد به فرزند ارشدت
بعد به کوچیکه
یه مشاوری میگفت ۸۰ درصد مسوولیت و تربیت بچه به مادر بستگی داره،میگفت از هیچ کس توقع نداشته باش،خودت کافی هستی برای بچه