واقعاً دیگه حالم از فرق گذاشتن خانواده ام بهم میخوره
وقتی نوبت خرج کردن برای اون میرسه میگن رعایت کنید تو خرج کردن بخاطر عمل دماغ خواهرت پول نداربم
بعد اگه بخوان برای من یه چیزی خرج کنن باید پولشو عیناً ب اونم بدن
گفتم لپ تاپ میخوام میگن نداریم برا دوتاتون بخریم پس برا تو ام نمیخریم
لپ تاپ یه چیز مالیه تو همه چیز خانواده من فرق میذارن
من برم دکتر بخاطر گوشم که ده روز درد میکنه مادرم یه دعوا راه میندازه تو خونه ب بابام میگه این دخترتم ببر چک کن فقط ب فکر اونی
بعد من بدبخت یه روز از خواب بیدار شدم دیدم یه پلاستیک دارو و کرم و آبرسان دستشه بهش میگم اینا چیه میگه صبح رفتم دکتر پوست اینا رو برام نوشت. حتی ب من هم نمیگننن
بردارم برام یه تیشرت گرفت برای خواهرم نگرفت
من اون تی شرته رو تن نزدم یه بار اینقدر ک حرف زدن ب من
هر چیزی ک من دارم دقیقا اونو یا یه بهترش رو اون داره
فقط دوس دارم از خونه برم فقط برا اون خرج کنن فقط ب اون محبت کنن خیالشون راحت بشه