خانوما من بعد یکسال نیم بالاخره دارم جدا میشم ولی از این ازدواج که عقد بودیم ترس مونده برام من از رابطه شدیدا میترسم هیچ حسی دیگه ندارم بجاش وقنی فکر میکنم تپش قلب میگیرم دستام یخ میشن
اینو ب مامانم گفتم و شدیدا با تندی باهام رفتار کرد گف قکر کرده بودی واسه دکوری خونشون توروگرفته بود!!!
ولی درکم نکرد ک چطوری با من رفتار کرده ک الان اینجوری شدم چیکار کنم چ دکتری برم که حالم خوب بشه ک ب اون سادیسمی فکر نکنم؟