2777
2789
عنوان

مامانم قلبمو شکسته لطفا بیاید

50 بازدید | 3 پست

همش به شوهرم(عقدیم)گیر میده

ی روز باهاش خوبه میگه که اره پسر خوبیه دوستت داره فلانه

ی روز اینقدر در گوشم میخونه و میگه این چیه نمیخوادت 

اینجوری و فلانه و ‌‌‌...واقعا خسته شدم از کارای مامانم

بیشترین اشتباه هم از خودم بود که یکی دوبار اول که بحثمون شد به مامانم گفتم .. حالا همونا رو میکوبه تو سرم

الان با مامانم و شوهرم میخوایم بریم بیرون

برگشته بهم میگه رژگونه بزن یکم ب خودت برس 

من گندمیم و از نظر خودم رژ گونه بم نمیاد 

اخه ضدافتاب بی رنگ هم میزنم کلا و ارایشو کنار گذاشتم فقط ی ریمل و رژ همین

بعد میگه مگه من مثل توام این همه محصول برا پوستم میخرم آخرشم هیچی نشه و سیاه بمونم🫠💔

قلبم خیلی شکسته ازش

بچها کاربری واگذار شده تاپیک های قبلی به من تعلق نداره🫠

ازش دور شو تا جای ممکن که باهات احساس راحتی نکنه هیچی رو بهش نگو اما احترام بزار همیشه

خسته شدم ازش

روانی شدم از دستش

همش میگه نگاه پوستت

نگاه دماغت

نگاه لبت

بچها کاربری واگذار شده تاپیک های قبلی به من تعلق نداره🫠

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خسته شدم ازشروانی شدم از دستشهمش میگه نگاه پوستتنگاه دماغتنگاه لبت

جدی نگیر مامان و بابای منم همینن تازه ببین من انقدر مریضم نمیزارن برم دکتر تنهایی  خودشونم نمیبرنم دیشب از دل درد و استفراغ گریم گرفته بود...

توکه ازدواج کردی ازش دور شو زیاد نرو پیشش یا میری نزدیکش نشو خودتو با اعتماد بنفس نشون بده یه کار کن حد و حدود حفظ بشه و باهات راحت نباشه ...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792