من تو تاپیک قبلیم گفتم دوست ندارم وقتی ازدواج کنم برم خونه خانواده شوهر
شوهرم خواست بره همه گفتن نه نمیشه مشکل داری
ولی بابام هیچ وقت نمیره خونه خانواده مامانم همه مهمونیادمیپیچونهدمیگه خستم خوابم میاد حوصله ندارم
دامادمونم دوساله ازدواج کردن با خواهرم از بعد عروسی دیگه ندیدمش خواهرم میاد ولی اون اصلا نمیاد
واقعا زن ستیزین مردا هرکار دلشون میخواد میکنن واسه راحتیشون زنها باید تحمل کنن عوض بشن تا مطابق میل مرد باشن