به جای اینکه امشب بدن گرم و تپل مپل تو بغلم باشه
زیر اون خاک سرده
پسر دردونم ای کاش اون شب بابات تو اتاق زندانیم نمیکرد میزاشت پیشت بخوابم
ای کاش قبل از اینکه تو اتاق زندانیم کنه کلی سیر میبوسیدمت
آی کاش به جای اینکه کل روزو برم آرایشگاه کار کنم و بزارم خونه اینو اون از شب تا صبح فقط باهات سرگرم بودم ی دل سیر میبوسیدمت
من الان با غم پسرم چیکار کنم دیگه خدا خم به من صبر نمیده
فقط منم و سنگ قبر سفیدش و بدن سردش زیر خاک