مریضی سختی کشیدم.. اتفاق غیر منتظره ای برام افتاد.. دنیا ایستاد و روزها به سختی گذشت یک سال زجر کشیدم اما تموم شد.. خدایا شکرت
شوهرم۳۴سالشه
یادمه ۱۵ سالم بود سر کلاس معلمون گفت من هم سن شما بودم می گفتم وای سی سالم بشه پیر میشم ولی الان سی سالم و حس جوون بودن دارم شاد بود من.با خودم گفتم وای سی سال
.الان من خودم سی چهار سالمه اون معلمم ۴۹ سالش
هی روزگار هیچی نشدم
تاپیکت غم داشت
یه تلنگر بود که بترکم ،دلم پره ،تنهام 💔
۳۴ سالمه الان خودمو بیشتر دوست دارم پخته تر باکلاس تر حتی زیباتر از قدیم چون دیگه شناختت کامل شده چی بهت میاد چی نمیاد..
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
