wanderlust

مدیر

عضویت: 1403/03/03

تعداد پست: 5006

عنوان

اولین غذای مشترکی که با پارتنرتون خوردین چی بود🎀😂

| مشاهده متن کامل بحث + 2684 بازدید | 127 پست

1404/06/08

22:22

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

aftab_abi

عضویت: 1401/04/04

تعداد پست: 2724

اولین قرارمون توی رستوران بود، موقع ناهار

اون شیشلیک سفارش داد، من برگ

برام جالب بود که چقدر بااشتها اما تمیز غذا می‌خورد

1404/06/08

22:29

2 نفر لایک کرده اند ...

backshi

عضویت: 1403/07/04

تعداد پست: 5634

اوخی یادش بخیر اولین غذا همون شب خواستگاری ونامزدیمون بود دقیقا۳سال پیش

قورمه سبزی با قیمه

تغییر از خوت شروع میشه نه از جهان بیرون.

1404/06/08

22:30

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان نفیسه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

mmmmmmmmhhhh

عضویت: 1402/12/08

تعداد پست: 1021

اولیش غذا نبود قهوه بودولی اولین رستورانی که رفتیم پاستا کاربونارا خوردیماولین غذایی که با هم پختیم، ...

نمیدونم چرا اینقد نسبت به شما حس خوبی دارم ،هر وقت نظراتتون رو میخونم انگار خودم اون نظر رو گفتم اینقد از نظر فکری نزدیکیم💃

1404/06/08

22:31

1 نفر لایک کرده اند ...

sodeh_salari

عضویت: 1399/03/06

تعداد پست: 22960

چقدر بامزه😍😂😂

😂😂بعدا که اوکی شدیم بازجوییش کردم تا الان از دست چندتا خانم کوکی گرفته ؟ 🤨🤨🤨

مادرت فهمید اگر بوسیدمت فوری بگو / در احادیث آمده همسایه را اکرام کن 😶‍🌫️

1404/06/08

22:32

1 نفر لایک کرده اند ...

ونگوگ_2910

عضویت: 1404/02/19

تعداد پست: 5962

نمیدونم ولی رفتیم رستوران چینی

《این بار از خیابان گذشتم اما دستی نبود که دست‌هایم را بگیرد(هردو در نهایت میمیرند)》۲ سال خوانده خاموش بودم 🥲😂🌸بالاخره عضو شدم 🎀 میگن که شبیه دختر پروفایلمم

1404/06/08

22:33

1 نفر لایک کرده اند ...

elham_kk

عضویت: 1398/01/20

تعداد پست: 34232

نمیدونم چرا اینقد نسبت به شما حس خوبی دارم ،هر وقت نظراتتون رو میخونم انگار خودم اون نظر رو گفتم این ...

لطف شماست به من عزیزدلم❤️💐

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

1404/06/08

22:41

0 نفر لایک کرده اند ...