دیگه خسته شدم توی سه سال دوبار منو پیچوند وقتی خونه بایام بودم چهارروز گوشیشو از دسترس خارج کرد رفت شمال با دوستاش و حتی پسرعموی من ،خانوادشم باهاش هماهنگ بودن ازشون پرسیدم شوهرم کجاست دروغ گفتن .
توی کارخونه که کارش خطرناکه زنگ میزنم جواب میده ولی با دوستاشه هیچوقت جواب نمیده یا بعد چندتا تماس میره یه گوشه خلوت جوابمو میده
وقتی قهریم تا یازده شب دقیق خونه نمیاد با اینکه چهار کارش تمومه هرروز!چندباری هم دوشب اومده خونه تا دوشت گوشیشو جواب نمیداده ! بعد نزدیک خونه میشد زنگ میزد میگفت گوشیم مونده بود تو ماشین! خانوادشم گفتم گفتن مرده ، یا خودت فراریش دادی درصورتی که پسرای مجردشونم تا صبح با دخترا ویلان.
حالا شنیدم از فامیل شوهرم، که دوستای شوهرم زن میبرن ویلا شوهرم با اونا زیاد میگرده میترسم