واقعا؟
ببین شوهرم بهم گفت بیا بریم خونه مامانم اینا
من گفتم امروز حوصله ندارم نمیام کتکم زد
زنگ زد به پدرش گفت این زنیکه پدرمو درآورد اینجوریه اونجوریه
نمیخواد شمارو ببینه و از شما خوشش نمیاد و هزار تا چرت و پرتی دیگه
بعد منم عصبی شدم گفتم مگه زوره اصلا نمیام باباش شنید
اونا هم تلاشی نکردن از دیروز
شوهرمم اصلا تا حالا برای آشتی پیش قدم نشده همش من منت کشی کردم واسه همین اینبار میخوام صبر کنم ببینم کی درست میشه
به نظرت چیکار کنم فحش داد بی احترامی کرد بدیمو گفت دست روم بلند کرد زیر چشم کبود شده یکم
تازه باردارم
به نظرت چیکار کنم هیچ پولی هم خونه نزاشته