بهش گفتم من امسال وقت ندارم برم خرید لباس عید
حالا میگه چرا لباسات ساده ان چرا تو خونه که هستی من میام دم در آرایش نداری
چرا همه باهم دوتایی بیرونن ما باید اینجوری باشیم
بعدم همش میگه تو خانوم دکتر منی
ماشینمم میفروشم پول میدم بری دانشگاه آزاد
میگم خب یکم درک کن که قبول بشم!
باز یه روز خوبه یه هفته بد
بخدا دیگه خسته شدم از این شرایط