سلام شوهرم وقتی براشون فروشنده میاد مثلا هی میاد میگه فروشنده انقد سربه سر بچها میزاره یا اینکه خانم فلانی بچه نداره بعد برای اینکه مستری خرید کنه جان بچشو قسم میخوره یه جورایی حس میکنم احساسی داره که اینطور میاد راجبش صحبت میکنه یا بحثشو وسط میندازه یا از اینطور تعریفا که مثلا این کار کرد اونکارو کرد
حساسی
حساسی ، داره از اتفاقات روزش فقط تعریف میکنه و چون بیشتر وقتش توی مغازه و پیش اون همکارهاست فکر میکنی منظور داره ...
به نظرم حساس شدی چون چیز حاصی نگفته ، بیشتر دوست داره باهات حرف بزنه راجب امورات مغازه و اتفاقایی که میفته
نمیدونم بهش میگم بدم میاد هی میگی اینجوره اونجوره بعدم عصبی شدم بهش گفتم دل منو میشکونی این کارات یعنی کع احساس داری اگه دیدی از کسی خوشت اومده بگو من میرم بعد دیگه قسم میخوره میگه بخدا اینطور نیست باشه چشم دیگه نمیگم
بنظرم حساسی ، صرفا داره میگه روزش چطور بوده و چه اتفاقایی افتاده و همکاراش چجوری رفتار میکنن
ببین عزیزم اینروزها هرجا همکاری زن و مرد باشه شک نکن که مفسده هم هست
من خودم به شخصه اینو لمس کردم بخاطر همکارای خانم شوهرم.چون متاسفانه اکثر دخترها و حتی خانمهای متاهل در برخورد با همکاران مرد رعایت ادب و اخلاق رو نمیکنند.قدیم خانمها جایی که مرد بود خیلی مراقب رفتارشون بودن ولی حالا مثل گذشته نیست متاسفانه
میگم یعنی با این کارم باعث شدم دیگه چیزیو برام تعریف نکنه یا اینکه احساس راحتی نداشته باشه؟
لباس بچه فروشه؟
بدم میاد بخدا اخه اون دختر سنشم ۳۵ اینا میخوره و مجرده حس میکنم شوهرم اینطور میگه که منم مثه اون باشم مثلا با بچه بازی میکنه و فلان بعد یبار تعریف کرد که با بچها بازی میکنه و از این خرفا منم گفتم خودش بچه نداره و اینکه مسئولیت زندگی هم رو دوشش نیست وگرنه وقت و حوصله انچنانی نداشت حس میکنم مثلا میخاد به من بگه که اره حوصله داره نمیدونم یا من اینطور حساس شدم اخه من وقتی ندارم که بخام وایسم با بچهام بازی نمیدونم واقعا منظوری داره یا بی دلیل اینطور میگه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
