من احساس میکنم وسواس دارم مثلا بابام ک خودش خیلی تمیزه هرروز یا روزی دوبار دوش میگیره وقتی میاد خونم یجایی بشینه دست خودم نیست دیگه اونجا نمیشینم یا از رخت خواب استفاده کنه مهمون باید درجا بشورم
یا رو مبلا اگر مهمون بیاد دیگه دلم نمیگیره جوری بشینم که بدنم مستقیم بهش برخورد داشته باشه مثلا شلوارک یا کراپ میپوشم اون قسمتی که لباس نداره برخورد کنه با مبل
یا از لیوان دهنی شوهر یا مادرپدر اصلا نمیتونم بخورم
کلا با رخت خواب مشکل دارم حتی اون سمتی از تخت که شوهرم میخوابه چندشم میشه تنم بخوره اونجا
روزی ده بار باید صورتمو بشورم همش پوست پوستی میشه و دستام خشکککک همه چی رو انقدر میشورم یکماهه داغون میشه یه لباسو دو دور میزارم ماشین لباسشویی بشوره پارچه ها داغون و شل میشن
هرروز باید حموم برم حتی وقتی که خونم و فعالیتی ندارم و وقتی حمومم باید حداقل ۸/۹ دور با شامپو موهامو با چنگ خیلی خیلی محکم بشورم و کلی شامپو و صابون و شامپو بدن باید بزنم حداقل ۳/۴ بار صابون دوبار شامپو بدن و لیف میزنم با چنگ خودمو میشورم یا هربار مسواک زدن دوبار خمیر دندون میزنم دوبار خاکستر نمک میزنم روزی سه بار لثه هامم خیلی حساسه و کلی باید عطر و ادکلن بزنم باید بوی عطر حس بکنم خلاصه همه چیزو داغون کردم سالی دوبار فرشامو میدم بشورن مبلا هم هرسال با اینکه استفاده خاصی نمیکنیم
جدا از اون خریدکردن خیلی سخته برام مثلا هیچوقت یه قلم چیزو نمیخرم حتما باید ۳/۴ تاباشه تا راضی بشم تو تصمیم گیری هم سخته برام مثلا از هر وسیله هم باید حداقل ۷/۸ تا داشته باشم وگرنه دلم اروم نمیگیره احساس میکنم قحطی اومده باید تا میتونم از هرچیزی خرید کنم