مامانم خونه درست کرده مثل کاخ ولی میره خونه خواهرم میمونه
برای من و خواهرم جهیزیه نداد و کلا پول به جونش بسته س
پارسال یک ماهی اومد خونه من شهر دیگه هستم
از من پذیرایی شاهانه میخواست
ماهم کارمندیم با کلی قسط
صبح و عصر بشقاب پر از میوه
هرروز صبحانه متفاوت
من و شوهرمم همش سرکاریم
صبح زود براش آماده میکردم میرفتم
دیگه هرچی پس انداز داشتم خرج کردم
خیلیم بهانه گیر
همش هم مقایسه میکنه اینو ندارید اونو ندارید
یه روز پکیج خراب بود زنگ زد همه جا رو خبر کرد
یه پول کمی به ما قرض داده بود اونم به اصرار خودش از هفته بعدش هی میگفت دندونم درد میکنه بهم پس بدید
امسال من باردارم میخواست بیاد
ما اسپیلت نداشتیم با بی برقی و اینها هم سخت بود
گفتم مریضم بعدا میام دنبالت
دوست دارم کمک حال خواهرم باشم اما خودم تو خرج خودم موندم
و اینکه تحمل بهانه های مامانم ندارم
لطفا اونایی که درکشو دارند جواب بدهند