امشب خونه مادربزرگمم دقیقا هم چند دقیقه پیش ی تاپیک دیگه داشتم که مشکل بعدی پیدا کردم 😅 من ۹ سال هست که مادرم فوت شده پدرم ازدواج نکرده و خانواده پدرم امشب که خونه مادربزرگم بودیم غیر مستقیم یسری چیزا میگفتن که اصلا هیچوقت نگفته بودن مثلا میگفتن بابات رو خیلی ها میخوان یا ی بار دیگه هم گفتن بابات اذیت میشه بعد از مادرت تنهاس و اینطور حرف ها چطوری محترمانه بهشون بگم که دخالت نکنن؟ نمیخوام شروع کنن بچه ام بودم می گفتن ی مدتی بود نمی گفتن الان امشب باز هم شنیدم