ب داداشت بگو فرار کن از اون خونه
اره واقعا کارشون زشت بوده
خودت جوابشو بده قاااطع که نشون بدی پشت تصمیم برادرت محکم وایسادین
بگو عزیزم شما دوتا قسمت هم نیستین . ان شاءالله ی بخت خوب نصیبت بشه و خوشبخت بشی. برادر منم داره به زندگیش میرسه بهتره همه چی همین جا تموم بشه و بیشتر از این ادامه پیدا نکنه که خدایی نکرده حرمت ها شکسته نشه.
چقد پررو واقعا هم دخترشون مریضه هم انتظار مهریه به اون سنگینی دارن
هیچ زن و مردی ارزش ریسکی ب این سنگینی نداره
بگو سنگ بزرگ نشونه ی نخواستن هست ..شما سنگ بزرگ گذاشتید جلوی پای داداشم .حالا هم داداشم قبول نمیکنه .بلاک کن بره ..داشتم شمارشو عوض کنه .معلومه میخوان شستشوی مغزی بدنش
عاقبت خانواده ی دخترایی که طاقچه بالا میذارن ...
سالم که نیستی ، بچه هم به دنیا نمیاری ...مگه داماد رو به گروگان گرفتید...
با برادرت صحبت کن بگو وقتی میتونی با آدم سالمی که بچه دارم میشه و همش درگیر دکتر و دیالیز و عمل نیست ازدواج کنی اونم با عزت و احترام .چرا باید خودتو بندازی تو هچل .از کجا معلوم نقشه نباشه .سالی که نکوست از بهارش پیداست .از آرامش اینجوری چه برسه بعد عقد
فقط پیام بعضی هارو نگاه میگن نباید رفت خواستگاری آدم بیمار همینا میگن این همه آدم تو فلسطین دارن میکشن بماچه به هیچ چیزو هیچ کسی جز خودشون رحم نمیکنن مایه شرم ها و ضد انسانیت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
