مادرم به شدت دخالت میکنه اصلا سیاست نداره
اینهمه زخمت میکشه احترام میزاره بعد بخاطر حرفاش ادمو فراری میده
شعارش هم اینه باید رک باشیم
بعد خودش آدم بده میشه از اونور مادر شوهر میگه خانواده دارن دخالت میکنند
وقتی هم از کوره در میرم دوتامون حرفا و فحشای زشت میدیم باز میرم از دلش در میارم دوباره روز از نو ..
نمیدونم چیکار کنم
زن داداشا خیلی اذیت کردن خانواده هاشون
حالا میخواد مثله خانواده اونا رفتار کنه اونم
الان احساس عذاب وجدان دارم
نمیدونم چیکار هم کنم
بابام کنگم هزار برابر بدتر
مادر شوهر هم این وسط از آب گل آلود ماهی میگیره واسه شوهرم
دیدی فلان گفتن دیدی بهمان گفتن