خواستم‌ زن خوبی باشم تبدیل به یک‌احمق به تمام معنا شدم گه اگه کسی بشنوه اصلاااا باور نمیکنه

اونروز خواهرم خواستگار داشت فقط ماشین داشت خواهرم گفت یه ک ر گرفتن دست اومدم خواستگاری قضیه تو هم همینه داری باج  ک ر میدی ولش کن بره ور دل ننش

خودت شاغلی

خودت رو خسته نکن بره سر کار هم چیزی به تو نمیرسه چون با این ذهنیت به اینجا رسیده ،سعی کن خوب فکر کنی در موردش 

کلا خانوادتن اینطوری ان خاله همسرش دوتا خونه وقف کرده بعد دوتا پسرش سی سالشونه نتونستن ازدواج کنن اونام دقیقا به خاطر حمایت نکردن قطع رابطه کردن یه خاله دیگه اش برا بچه اش دعا نوشت نتونه بره خارج بنده خدا بد اوورد کل زندگیشو از دست داد کلاهشو برداشتن دعارو که پیدا کرد برد باطل کنه بهش گفتن چون تو با این پول میخواستی بری از ایران زده به مالت پارسال بنده خدا به بدبختی رفت از ایران اونم باباش طلاق گرفت دوشون با خاله همسرم قطع رابطه کردن کلا هیچ کدومشون بچه براشون نمونده از بس ظالمن

عزیزجان شغلت چیه؟درامدت چنده که اینقدساپورت میکنی؟ بایدبه شوهرت بگی من زن گرفتم توشوهرکردی 😐مطمئنا برات دعای زبان بندگرفتن. 

منم حقوقم خرج خونه میشه ولی شوهرم مثل چی دنبال کاره ولی درامدش کمه دیگه گله ای ندارم بااینکه دوست دارم پول خودمو خودم خرج کنم. مال تو نوبره

ای بابا دیگه عاشقشم شده باشی با این شرایط باید از چشمت افتاده باشه بچه هم که نداری بنطرم ادامه نده بچه دار بشی میدونه راه پس وپیش نداری از شرایطت استفاده میکنه برای همیشه خونه نشین میشه تو هم بخاطر بچت مجبوری امرار معاش کنی از من گفتن بود همسن هستیم باهم