خواب دیدم منورلم چندتا دیگه یادم نیست کیا بودن
یجای وحشتناکی بودیم با سر و شکل بد
مو بهم ریخته سر صورت سیاه کثیف لباس پاره بدون کفش دمپایی هیچی
هرچی میرفتیم خرابه بود پر مرده
همشون حالت اسکلت بودن یا نیمه اسکلت خیلی وحشت ناک بود بوی تعفن همه جا برداشته بود حالمون بهم میخورد گشنه بودیم تشنه بودیم رو زمین پر خون خشک شده بود همه جا کثیف مرده ها همه وحشت ناک فضای ترسناک بود
خیلی بد بود
[تا یکم آب سیاه مونده کثیف پیدا کردیم یکم نون خشک بردیم تو یه اتاق بهتر جاهای دیگ بود با هزار بدبختی همونا رو مجبوری خوردیم تا حداقل از گرسنگی تشنگی نمیریم