ببینید مامان من همش بهم گیر میده که از بقیه تشکر کنم
من یکی از درسامو ترم اول افتادم بعد تو دانشگاه خودم ترم بعد ارائه نشد مجبور شدم یه شهر دیگه بردارم
بعد چون سخت بود رفت و آمد و اینا یکی رو از بچههای همون کلاس تو اون شهر پیدا کردم هی ازش خبرارو جزوه و اینارو میگرفتم
بعد هربار هم کلی تشکر میکردم
روز آخر که دیگه رفتیم امتحان دادنی مامانم گییییر داد که داریم میریم برو ازش تشکر کن بازم
در صورتی که قبل امتحان هم ازش تشکر کرده بودم
بعد اون هیچیگذشت الان داشتم بهش میگفتم سر یه امتحانی یکی از بچهها بهم تقلب رسوند
گفت تشکر کردی؟ گفتم نه دیگه یه تقلبه
میگه نه شخصیت خودتو نشون میدی اینجوری
پیام بده ازش تشکر کن بابت تقلب
بعد حس میکنم یه جوریه
یارو فکر میکنه اسکلم