2777
2789
عنوان

من امروز خیلی حس بدی داشتم

40 بازدید | 4 پست

من امروز روی یه صندلی نشسته بودم و داشتم کتاب می‌خوندم و به هیچ کسی کاری نداشتم..

یهو دوتا پسر از کنارم رد شدن و با حالت تمسخر یکیشون گفت که هه شاعره شعر میگه

دوباره برگشتن از کنارم رد شدن و با حالت بشدت مسخره ای گفتن که :نوشتن خاطرات روزمره ام و یه ادا های بشدت زننده ای درآوردن.

من واقعا یک لحظه عیبم از خودم اومدم که اونجا نشستم و کتاب دستم بوده.شاید مشکل از من بوده که توی همچین شهر مضحکی با ذهن های پوسیده همچین کاری کردم.

مامانمم بهم گفت که اشتباه از تو بوده و نباید این کارو میکردی.

بنظرتون کار من اشتباه بوده؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نه اشتباه نبود خوب کردیمن بودم بهت افتخار میکردمتو چهار تا چیز یاد میگیریولی اونا میچرخن میچرخن ۴ تا ...

می‌دونی چی حالمو بد میکنه؟ این که توی کشور ما فقط شعار میدن.

شعار میدن که به هم دیگه احترام بزاریم و همه مدعی آزادی هستن ولی حتی خودشون نمیزارن کسی آزاد باشه 

می‌دونی چی حالمو بد میکنه؟ این که توی کشور ما فقط شعار میدن.شعار میدن که به هم دیگه احترام بزاریم و ...

والا گل من بهت احترام گذاشتم🥲

اونا فقط اداشونو در میارن یجور‌نشون میدن که خیلی روشنفکرن ولی همش اداست

  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز