2777
2789
عنوان

دلم خیلی شکسته 😔💔

| مشاهده متن کامل بحث + 241 بازدید | 34 پست
یکی هم دله منو ۹سال پیش شکست... روز عاشورا دیدمش چنان پشیمونی تو چشماش بود که خدا میدونه..... من به ...

میشه درخاس بدی درد دل کنیم ؟

دخترخوب من تورو مث خواهرم دوستت داشتم نباید اون کارو میکردی...💔🚶‍♀️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یکی هم دله منو ۹سال پیش شکست... روز عاشورا دیدمش چنان پشیمونی تو چشماش بود که خدا میدونه..... من به ...

بله دیگ عزیزم همینطوره هر کی رفته حتی اگ برنگشته لاقل پشیمون شده

دخترخوب من تورو مث خواهرم دوستت داشتم نباید اون کارو میکردی...💔🚶‍♀️

منم هم به امام رضا گفتم هم امام حسین واقعا هم گریه کردم قلبم اتیشه میسوزه اصلا تیکه هاس خورد شده پود ...

حضرت ابلفظلم دل شکستس..... حاله دل شکسته هارو خوب میفهمه.... از حضرت ابلفظل میخام داغی که ۹ ساله رو سینمه رو خودش از دلم برداره

تا وختی که نشه از پشت گوشی زد تو دهن کسی به نظرم علم پیشرفت نکرده

من میفهمم منم شش سال با ی نفر بودم خیلی دوسش داشتم خیلی ولی اللن هشت ماهه همه چی بینمون تموم شده خدا ...

عین خیالش نیست اصلااااا 🥲🥲🥲 بهشم گفتم کارماشو پس میدی براش مهم نبود .... 

تنها راه یاد گرفتن ؛ زندگی کردنه ✨ میشه یه صلوات مهمونم کنید 🙃❤️ 
بله دیگ عزیزم همینطوره هر کی رفته حتی اگ برنگشته لاقل پشیمون شده

راه برگشتی نیس... من هشت ساله ازدواج کردم اونم چهار ساله 

تا وختی که نشه از پشت گوشی زد تو دهن کسی به نظرم علم پیشرفت نکرده

حضرت ابلفظلم دل شکستس..... حاله دل شکسته هارو خوب میفهمه.... از حضرت ابلفظل میخام داغی که ۹ ساله رو ...

انشالله برا منم دعا کن 🥲😔😪التماس دعا دارم ازت 

تنها راه یاد گرفتن ؛ زندگی کردنه ✨ میشه یه صلوات مهمونم کنید 🙃❤️ 

عزیزم منتظر کارما نباش این دنیا خیلی وقته رو یه چرخ میچرخه

فقط 30 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

به او سلام نکردم، نه از بی‌مهری، که از دانستن. دانستن اینکه بعضی پیوندها، حتی اگر با لبخند آغاز شوند، پایانی جز درد ندارند. و ای کاش هیچ وقت نمی‌دانستم که تو آغاز دردی و آغاز پایان تمام من؛ پایان آرزوهای هزار رنگ دخترانه‌ام، پایان تمام زنانگی‌های رخنه کرده در وجودم. و من می‌دانستم که با آغاز تو، پایان خود را آغاز می‌کنم. و من رهایی از بند آغوشت را برگزیدم، که باز هم پایانی جز به آغوش کشیدن خاکستر آرزوهایم نداشت. و امروز در امتداد درد رها کردنت، به خود می‌پیچم. و این کم‌ترین بهایی است که تلاقی نگاه‌هایمان بهم داشت. و من ناگزیرم که بپذیرم، تو برای من در عظمت یک رویا باقی خواهی ماند. این درد آمیخته به عشق و حسرت، آخرین مرثیه‌ای بود که تو برای من باقی گذاشتی. و ما از آغاز وارثان درد بودیم و سال‌هاست که محکومیم به تحمل... تو زیباترین حزن من بودی. عزیزترین زخمم بودی.و اینکه با افعال گذشته از تو یاد می‌کنم، غم‌انگیزترین شکل انقراض است که برگزیده‌ام. یاد تو هنوز در قلبم زنده است، اما سایه‌ات بر زندگی‌ام سنگینی می‌کند. هر لحظه‌ای که بدون تو می‌گذرد، حسرتی عمیق در دل من می‌افزاید. تو به من آموختی که چگونه عاشق باشم و چگونه درد را احساس کنم. در یاد تو، لبخندها و اشک‌هایم گره خورده‌اند و هر خاطره‌ای از تو را به عنوان یک نشانه از عشق و فقدان می‌نگرم.و بزرگ‌ترین آموخته‌ام در این مبارزه نابرابر این بود که غم، بهایی است که برای عشق می‌پردازیم. و دردناک‌ترین قسمت آن این بود که هیچ وقت ندانستی دلم با ماندن بود؛ راه، اما راهِ رفتن... و تو نمیدانی چه رنجی‌ست، کشاندنِ تنِ خسته‌ای که خواهانِ ماندن بود.   7/7/1404   هر کدام از ما چیزی را از دست می‌دهیم که برایمان عزیز است فرصت های از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم برشان گردانیماین بخشی از آن چیزی‌ست که به آن می‌گویند : زنده بودن…برای هر کسی یک اسم در زندگی‌اش است که تا ابد هر جایی بشنود ناحودآگاه برمیگردد به همان سمت ، یا از روی ذوق یا از روی حسرت و یا از روی نفرت...

عزیزم منتظر کارما نباش این دنیا خیلی وقته رو یه چرخ میچرخه

اخه یه شعری هست میگه دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور امید دارم تاوان پس بده بد دلم شکست خیلی بد .... خورد نشددلم پودر شد بعدش گفت میخواستی برام خوب نباشی و خوبی نکنی من رفاقت و دوستی تورو نمیخوام برو 😔

تنها راه یاد گرفتن ؛ زندگی کردنه ✨ میشه یه صلوات مهمونم کنید 🙃❤️ 
اخه یه شعری هست میگه دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور امید دارم تاوان پس بده بد دلم شکست خیلی بد ...

میدونی عزیزم من به شخصه چشیدمش کارما برا کتاباس و ادبیات منتظر کارما که هیچ منظر خدا هم نباش 

فقط 30 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

به او سلام نکردم، نه از بی‌مهری، که از دانستن. دانستن اینکه بعضی پیوندها، حتی اگر با لبخند آغاز شوند، پایانی جز درد ندارند. و ای کاش هیچ وقت نمی‌دانستم که تو آغاز دردی و آغاز پایان تمام من؛ پایان آرزوهای هزار رنگ دخترانه‌ام، پایان تمام زنانگی‌های رخنه کرده در وجودم. و من می‌دانستم که با آغاز تو، پایان خود را آغاز می‌کنم. و من رهایی از بند آغوشت را برگزیدم، که باز هم پایانی جز به آغوش کشیدن خاکستر آرزوهایم نداشت. و امروز در امتداد درد رها کردنت، به خود می‌پیچم. و این کم‌ترین بهایی است که تلاقی نگاه‌هایمان بهم داشت. و من ناگزیرم که بپذیرم، تو برای من در عظمت یک رویا باقی خواهی ماند. این درد آمیخته به عشق و حسرت، آخرین مرثیه‌ای بود که تو برای من باقی گذاشتی. و ما از آغاز وارثان درد بودیم و سال‌هاست که محکومیم به تحمل... تو زیباترین حزن من بودی. عزیزترین زخمم بودی.و اینکه با افعال گذشته از تو یاد می‌کنم، غم‌انگیزترین شکل انقراض است که برگزیده‌ام. یاد تو هنوز در قلبم زنده است، اما سایه‌ات بر زندگی‌ام سنگینی می‌کند. هر لحظه‌ای که بدون تو می‌گذرد، حسرتی عمیق در دل من می‌افزاید. تو به من آموختی که چگونه عاشق باشم و چگونه درد را احساس کنم. در یاد تو، لبخندها و اشک‌هایم گره خورده‌اند و هر خاطره‌ای از تو را به عنوان یک نشانه از عشق و فقدان می‌نگرم.و بزرگ‌ترین آموخته‌ام در این مبارزه نابرابر این بود که غم، بهایی است که برای عشق می‌پردازیم. و دردناک‌ترین قسمت آن این بود که هیچ وقت ندانستی دلم با ماندن بود؛ راه، اما راهِ رفتن... و تو نمیدانی چه رنجی‌ست، کشاندنِ تنِ خسته‌ای که خواهانِ ماندن بود.   7/7/1404   هر کدام از ما چیزی را از دست می‌دهیم که برایمان عزیز است فرصت های از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم برشان گردانیماین بخشی از آن چیزی‌ست که به آن می‌گویند : زنده بودن…برای هر کسی یک اسم در زندگی‌اش است که تا ابد هر جایی بشنود ناحودآگاه برمیگردد به همان سمت ، یا از روی ذوق یا از روی حسرت و یا از روی نفرت...

میدونی عزیزم من به شخصه چشیدمش کارما برا کتاباس و ادبیات منتظر کارما که هیچ منظر خدا هم نباش

😔😔😔😭😭😭پس آیه و من یعمل مثقال ذرّة شرّاً یره چی میگهههه اگه اینجوری باشه پس عدالت خدا کجا میره من حقمو میخواااام 

تنها راه یاد گرفتن ؛ زندگی کردنه ✨ میشه یه صلوات مهمونم کنید 🙃❤️ 
😔😔😔😭😭😭پس آیه و من یعمل مثقال ذرّة شرّاً یره چی میگهههه اگه اینجوری باشه پس عدالت خدا کجا میره ...

تودنیا چیزای زیادی حقمونه که ازمون میگیرنش به مرور متوجه میشی عزیزم چند سالته؟

فقط 30 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

به او سلام نکردم، نه از بی‌مهری، که از دانستن. دانستن اینکه بعضی پیوندها، حتی اگر با لبخند آغاز شوند، پایانی جز درد ندارند. و ای کاش هیچ وقت نمی‌دانستم که تو آغاز دردی و آغاز پایان تمام من؛ پایان آرزوهای هزار رنگ دخترانه‌ام، پایان تمام زنانگی‌های رخنه کرده در وجودم. و من می‌دانستم که با آغاز تو، پایان خود را آغاز می‌کنم. و من رهایی از بند آغوشت را برگزیدم، که باز هم پایانی جز به آغوش کشیدن خاکستر آرزوهایم نداشت. و امروز در امتداد درد رها کردنت، به خود می‌پیچم. و این کم‌ترین بهایی است که تلاقی نگاه‌هایمان بهم داشت. و من ناگزیرم که بپذیرم، تو برای من در عظمت یک رویا باقی خواهی ماند. این درد آمیخته به عشق و حسرت، آخرین مرثیه‌ای بود که تو برای من باقی گذاشتی. و ما از آغاز وارثان درد بودیم و سال‌هاست که محکومیم به تحمل... تو زیباترین حزن من بودی. عزیزترین زخمم بودی.و اینکه با افعال گذشته از تو یاد می‌کنم، غم‌انگیزترین شکل انقراض است که برگزیده‌ام. یاد تو هنوز در قلبم زنده است، اما سایه‌ات بر زندگی‌ام سنگینی می‌کند. هر لحظه‌ای که بدون تو می‌گذرد، حسرتی عمیق در دل من می‌افزاید. تو به من آموختی که چگونه عاشق باشم و چگونه درد را احساس کنم. در یاد تو، لبخندها و اشک‌هایم گره خورده‌اند و هر خاطره‌ای از تو را به عنوان یک نشانه از عشق و فقدان می‌نگرم.و بزرگ‌ترین آموخته‌ام در این مبارزه نابرابر این بود که غم، بهایی است که برای عشق می‌پردازیم. و دردناک‌ترین قسمت آن این بود که هیچ وقت ندانستی دلم با ماندن بود؛ راه، اما راهِ رفتن... و تو نمیدانی چه رنجی‌ست، کشاندنِ تنِ خسته‌ای که خواهانِ ماندن بود.   7/7/1404   هر کدام از ما چیزی را از دست می‌دهیم که برایمان عزیز است فرصت های از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم برشان گردانیماین بخشی از آن چیزی‌ست که به آن می‌گویند : زنده بودن…برای هر کسی یک اسم در زندگی‌اش است که تا ابد هر جایی بشنود ناحودآگاه برمیگردد به همان سمت ، یا از روی ذوق یا از روی حسرت و یا از روی نفرت...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792