بعدش فهمیدم توی چه منجلابی دست و پا میزدم
فهمیدم حال خوب خودم رو از دست داده بودم
بارها حالم خوب و بد شد تا بتونم کنار بیام
بفهمم چقدررررر تحمل کردم
چقدر بخشیدممممم ولی برعکسش بهم چسبیده
چقدرخانوادش بیشرف بودن
چقدر خودش خودعنپندار بود
واقعا خداروشکر که ولش کردم