شوهرم فقط حرفهای سرد میزنه

زندگی همینه . و مردا همشون نمک نشناس.... سعی کن روحیتو حفظ کنی . من‌حس میکنم هیچ مردی نمیتونه حال هیچ زنی رو درک کنه  یا حتی خوب کنه ..... این خودمونیم که باید به خودمون قدرت بدیم 

اگه قصد ادامه دادن زندگیت و باهاش داری سعی کن به حرفاش هیچ واکنش و اهمیتی ندی چون عکس العمل تو باعث میشه عادت کنه به این حرکات و علاوه بر این خودت و پیر و داغون میکنی با حرص خوردن

این مثل شوهر منه ول کن بابا 

اصلا برام مهم نیست 

نه حمایت داره از ما نع چیزی 

هر چیری ملکی ماشین بخره میزنه به اسم برادرش که انشالله بالا بکشه 

اصلا محل نده 

باز بقیه مردا به یه درد می خورن یا حامی ن یا خوب خرج می کنند یا گوش شنوا دارن یا متعهد ن این هیچی نوکر دربست خانواده پدریش حتی جاری 

سم بریز تو غذاش

اره مثلا من طلاق بگیرم چیری به من نده 

نه اصلا به فکر مردن نیست ولی انشالله برادرش بکشه بالا 

اسی برو سرکار من دارم الان سه ماهه میرم پول م راحت خرج می کنم کم کم هم طلا می خرم میدارم کنار که بعدا بذارم با بچه م برم

اره عزیزم پدر منم دقیقا همین بود اما مادرم دیگه واکنشی نشدن نداد و بهش بی اهمیت شد اونم این کارهاشو کمتر کرد بهترین راه نادیده گرفتنشه اگرم یه وقت خواست دعوا و جنجال راه بندازه بهش بگو من بچه کوچیک دارم وقت ندارم هردیقه گرد و خاک تمیز کنم و مشکلیم ندارم دستمال بده دستش بگو خودش پاک کنه تا سرفه نکنه

من نمیفهمم چرااینقد شوهراتونو آدم حساب میکنید؟

یعنی اونقدری ارزش دارند که بخاطرشون حرص بخورید؟من شوهرم خوبه خداراشکر ولی اگه بخواد بگه لیوان لک داره یا غذا نخوره همچین مینشونمش سرجاش 

بیخود کرده نمیذاره جایی بری چقد توسری خوری ؟

فک نکنی من پشتیبان دارما!خونه پدرم هیشکی راهم نمیده 

سه ماه یکبارم نمیرم شوهرمم میدونه ولی یهو بحثمون بشه بهش میگم ولت میکنم میرم گم و‌گور میشم که شهر را دنبالم بگردی فک نکن کسی را ندارم میتونی سوارم بشی من واسم خودم هزار کسم 

هیچوقت بهش اجازه نده واسه بیرون رفتن و نرفتنت تصمیم بگیره مگه برده ای؟

میگه لیوان لک داره بگو‌ آبتو بخور و برو بشین سرجات 

بگو برو ایراد به اخلاقت بگیر 

ایراد به کارات بگیر به زندگی کردنت بگیر 

به خسیس بودن و روانی بودنت بگیر لیوان که چیزی نیست 

اگه تو سرت میزنه چون بهت میبینه که توسری بخوری 

حرفاشو ببخشید باد شکم بگیر و بهش بگو حرفات اندازه باد شکمم برام اهمیت نداره باد میبره 

ولی درکل همینطور که مغروری و مقتدری ناز و ادا هم داشته باش مهربون و شوخ و شاد و باحال باش 

جوریکه نتونه از دستت بده وابستت بشه 

من باهاش عین رفیقم عین یه دوست که روزی چندبار از سرکار زنگم میرنه و عاشقانه ایم باهم ولی امان از وقتی که پا رو دمم بذاره دیگه نمیشناسمش 

خودت مسیر زندگیتو تعیین میکنی پس قشنگ بسازش