2777
2789

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اینو بگم که ما خیلی صمیمی بودیم و من ادم سختگیری ام و کلا روی روابط و حریم شخصیم حساسم خلاصه این و م ...

وای منم یه دوست داشتم دقیقاعین دوست شماحسود،درظاهرخودش روخیلی صمیمی نشون میدادولی درباطن اونقدرحسودبودک نگو...خلاصه من اصلاراجبش فکربدنمیکردم.اینوبگم ک اون رفته بودخونه خودش ازدواج کرده بودولی من توعقدبودم .مندانشجوبودم یه شهر دیگ ولی اون درسشوترک کرده بودچون کلاعلاقع ایم ب درس نداشت.یه ضعفی خیلی زیادی دربرابرپسراداشت..یبارنامزدم ومامانم باهاش هماهنگ کرده بودن ک بمن زنگ بزنه بکشونه خونش اونامیخاستن منوسوپرایز کنن ک من نفهمم اصلا‌.بمن زنگ زدبیاخونم بدبرداشت بهم گفت ببین میخان سوپرایزت کنن حواست باشه یوقت چیزی نگی بهشون من ماتم زده بودک چراالان بهم گفت این منک توخونتم مثلاچی میخاست بشه اگ نمیگفتی....خلاصه من اونجام نفهمیده بودم ابن حسوده...رفتیم خونمون نامزدم کلی تهیه دیده بود و کلی کادو عروسک ولباسابی ک خوشم اومده بودن وبراش ی روزی نشون داده بودم سفارش داده بود.وقتی واردشدیم من بادیدن صحنه بازم سوپرایز شدم ازمون فیلم میگرفتن وقتی نامزدم اومدبغلم کردوبابام وهمه اومدن جلوکادوهامومیدادن من لباسی ک خیلی دوسش داشتموخیلی بیشترازهمه خوشحال شدم گفتم باورم نمیشه اینوگرفتی رفتم بپوشمش وباکلی ذوق اومدم نشونش بدم تامنودیدگفت بایدبرم دیگ پاشد رفت‌...بعدامامانم گفت چرادوستت گریه میکردوقتی توخوشحال میشدی اون اشک توچشاش جم میشدهی صورتشو اونطرف میکرد...اون میخاست من سوپرایزنشم ولی بااینک بهم گفت بازم سوپرایزشدم ولی فکرشم نمیکردم تااین حدبمن حسادت کنه...‌.حالایه کارای دیگه ایم کرده ک بفهمین شاخ درمیارین میگین دوستت بوده یادشمنت😂😂😂

وای منم یه دوست داشتم دقیقاعین دوست شماحسود،درظاهرخودش روخیلی صمیمی نشون میدادولی درباطن اونقدرحسودب ...



یا حضرت نوح😂😂🤦‍♀️ببین اینم  همچین مارمولکی بود باورت میش پسر عموم که مثل برادرمه اینستا منو فالو کرده گفتم که پبجم شخصیه فامیل و خانواده  هستن رفته  بود به پسر عموم  پیام داده بود  منو از کجا می شناسه و فالو کرده؟با من دوسته و تورابطه ایم🤦‍♀️😶😨تازه خودشم امده بود پیوی پسر عموم رو برام فرستاده بود می گفت چرا فالو کردمش 

یا برام خواستگار امده بود شماره و ایدی خواستگارم رو می خواست می گفت بزار ببینم چجور پسریه من خوشبختیت رو میخوام😑🤦‍♀️اخه یکی نیست بگه من خودم ننه بابا دارم تو چه کاره ای این وسط

یه بیشعور واقعی بود یعنی کل پسرای توییتر و تیک تاک و کلا همه جا همه پسرا رو زیر نظر داست که فامیلای ما هم جز اون پسرا بودن پیج من رو چک می کرد سرش تو زندگبم بود😂

همشم پست دوست صمیمی می زاشت و اینا یا مثلا به اینکه من درامد داشتم هم حسادت می کرد من مثلا تو یه کار آیتی تخصص دارم همش از حسادت می گفت منم میخوام یادبگیرم  و فلان یا حق نداری بدون اجازه من خواستگارات  رو قبول کنی 😑🤦‍♀️

تازه طلبکار بود که چرا کات کردم باهاش یا همش برا من ادا میومد خانوادش سخت گیرن در حالی که هر روز با یه پسر.....

اونم باز از تقلید من می گفت چون خانوادم واقعا سختگیرن و تا حالا با کسی نبودم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز