من امروز مجبور شدم کارامو زود بکنم صبح مدیر ساختمون اومد دم خونه گفت امروز میان همه ی ساختمون رو سیم کشی کنن کارامو کردم منتظرم نوبت واحد مابشه
افرین بهترین کارو میکنی
نشو مثل من که ساعت هشت خورشته دلخواه شوهرمو پختم دخترمو صبحونه دادم بردم ویزیت دکتر واسه واکسن انفولانزا اومدم ادامه کارا
خونر‌و مرتب کردم بقیه غذا و‌مخلفاتشو حاضر کردم دخترم ناهار دادم شوهرم اومد ناهارشو خورد اخرم سر یه چیز مسخره که تو تاپیک اخرمه با من بحث و دعوا کرد هنوزم از صبح وقت نکردم یه لقمه نذاشتم دهنم وفقط دارم از حرص و غصه میمیرم
اگه شوهرت قدر میدونه تبریک میگم شما یه پرنسسی
پاشو پاشو حداقل فکر شام باااش
من راستش منتظر یه پول قلمبه ام🤣خیلی خرج داریم میخوام بالکن رو از این کشو شیشه ای ها بزنم ماشین لباسشویی رو منتقل کنم به بالکن ماشین ظرفشویی بیاد جای لباسشویی خونمون کاغذ دیواری میخواد مبلمان هم باید عوض بشه😐😐😐خیلی بیشتر از یه انگشتر و دستبنده
من ساعت شش و نیم و هفت صبح بلند شدم جارو زدم و ظرف شستم و گاز پاک کردم بعد دوش گرفتم رفتم سرکار
کار خونه تمومی نداره
خسته شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
