من قبل ازدواج با یه همچین موردی دوست بودم میدونی چیشد...چند سال هی با دست پس میزد با پا پیش می‌کشید منم تا حدی بهش وابسته شده بودم و بلاتکلیف مونده بودم هر چی میگفتم ازدواج کنیم فایده نداشت گاهی میگفتم خواستگار دارم جدی نمی‌گرفت
تا اینکه بعد ۷ سال شوهرم که هم خیلی خوشگلتر و تحصیلکرده تر بود و شغل خوب و پردرآمد داشت اومد خواستگاری منم با خودم گفتم دیگه وقت انتقامه ...اینهمه سال بازی خوردن بسه...پاگذاشتن رو دلم بله گفتم بعدش زنگ زدم بهش گفتم دارم میرم سیم کارتمو عوض کنم چون پای سفره عقدم خداحافظ ...هرگز بغض و وحشتشو فراموش نمیکنم دست وپاشو گم کرد با صدای لرزون گفت ولی من میخواستم بیام خواستگاریت
گفتم دیر شده خداحافظ و تماااام 🤣شجاعانه ترین و بهترین تصمیم زندگیمو گرفتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
