2777
2789
عنوان

ببین خانواده شوهرم چیکار کردن دارم از حرص میمیرم

| مشاهده متن کامل بحث + 4624 بازدید | 139 پست

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اووووه خواهر کجای کاری....به نظرم هنوز بی حرمتی ندیدی که از این کارها ناراحت میشی.من شخصا از این مثال هایی که زدید ناراحت نمیشم.

خدای بی احترامی به عروس میخوای خانواده همسر من.

شامی کباب درست کرده بودن جلو من بادمجون سرخ کرده گذاشتن.همون بادمجون ساده سرخ شده هااا،نه خورشت بادمجون...

مواد کوکو سیب زمینی رو داد به من درست کنم و دوساعت پای گاز سرخ کردم بعد برای همه پخش کردن جلو من نصف کوکو سیب زمینی گذاشتن 😕انگار مثلا کباب بود...

کلا غذا خوب ها رو میذاره جلو دامادهاش و اون یکی عروسش که فامیلشون هست.بدترین غذا رو واسه من میاره.

از مادرشوهرم متنفرم دیگه

خب پس بگو متنفرم ،نگو این کارو کرد ،اون کارو کرد، چون الان واقعا کار خاصی نکرده ،تو داری زور میزنه یه دعوایی از این ماجرا دربیاری وگرنه هیچ کاری نکرده

انشالله۱۴44/4/4 این جمع همه سالمندان😂😂😂😂

چند شب قراره نری خونشون 

من ۱ سال و نیم عقد بودم یک شب راه ندادنم ما طی تمام عقد ۳ شب اونم تو سفر با هم بودیم 

برا همین نمیتونم خودمو بزارم جات 😄

. وقتے ارزش واقعے خودت رو بفهمے، ديگہ بہ ڪسے تخفيف نميدے... ️

چقدر حقیر بود

خیلیییی

اینا مثال های غذا و خوراکی هست که برات زدم.اگه بگم چه آتیش هایی تووزندگیم انداختن و چه بلاهایی سرم آوردن حتی نمیتونی تصور کنی حقیر بودن و کثیف بودن و ظالم بودن چقدرررر میتونه زیاد باشه.

خیلییییاینا مثال های غذا و خوراکی هست که برات زدم.اگه بگم چه آتیش هایی تووزندگیم انداختن و چه بلاهای ...

بچه ها فکر میکنن بخاطر اردک میگم‌اینازو بخدا که خونه پدرم انقدر بهم میرسن که نخام اونجا آرزو چیژی بکشم و اینا گفتن نداره من از خانواده همسرم بالاتر هستم و وضع مالی ما نسبت بهشون ۱۰پله جلوتره و بخاطر تعریف و تمجید دیگران گفتیم وصلت کنیم.

اره ما میخاستیم بریم مسافرت بهشون گفته بودم ۱هفته دیگه میخام برم اصفهان


خب تو 🤐ضمنا تو توعقدی شرایطت فرق میکنه اصلا مثل هم نیستید اون مادرشوهره داره زندگی خودشو میکنه اصلا تو قرارنیست هیچ جای این ماجراباشی یکی بعد از بیست سی سال زندگی باشوهرش رفته مسافرت بچه شو نبرده که خب کار عادی ایه  قرارنیست بابتش به کسی جواب پس بده اون بهت بدهکارنیست داره زندگی خودشو میکنه قرارباشه انقدر رو همه چی تمرکز کنی وتوقع داشته باشی فقط خودت ضربه میخوری چون دیگران فقط یه مدت آدمو تحمل میکنن بعد به مرور حذفش میکنن وتو میمونی و خودخوری وکینه وکینه هیچ مادرشوهری به عروس خبر نمیده داره میره مسافرت به پسرش گفته پس حتی قایمکی هم نرفته که بشینی فکرکنی کارش چه دلیلی میتونسته داشته باشه خیلی عادی یک زن وشوهر بالغ بعداز سالها زندگی رفتن مسافرت همین، نشستی فکرمیکنی اینکه پسرشو نبرده حتما از بدذاتیشه 😐نه اون اصلا به تو فکرنمیکنه نبایدم بکنه  خونشه خیلی عادی ورو روال داره زندگی میکنه اگرانقدربخوای رو همه چیز زوم کنی وازش داستان ونیت شوم بکشی بیرون فقط خودت اذیت میشی چون هیچ کس مسیر و روال زندگیشو بخاطر یکی دیگه عوض نمیکنه بعدها مسائلی هست وقرارپیش بیاد که خیلی مهم تر وجدی ترن ،اردک ازنظر خیلیا غذای رسمی تره وخاص تریه اون شب شب تولد اون بوده وبراش غذای خاص پخته نمیشه که تا ابد رو ذائقه ی شما تو مراسمات غذابپزن گفتم که آدما ازتحمل کردن وکناراومدن خسته میشن حتی ممکنه روابط بدتر بشه وازاون آدم که خیلی حساسه وبرای هرچیزی ماجراداره بدشون هم بیادچون حضورش وحضور نداشتنش درهرصورت حاشیه داره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز