یکاری کرده که نه راه پس دارم نه راه پیش، اگه این دوتا طفل معصوم نبودن یک لحظه نمیموندم تو این زندگی.
بنظرم دوسش داری که بخاطرش تاپیک زدی
ببین شاید واقعااااا تواون لحظه کنترل اعصابش وکاری که می‌کنه رو نداشته اینو شما از رفتار وحرفای الانش میتونید متوجه بشید و تصمیم بگیرید اگه واقعا پشیمون باشه واسه دلجویی هرررکاری می‌کنه
امتحانش کن
نه اگر مادرم پشتم میکرفت
برمیگشتم
یعنی دیگه واقعا راه طلاق می‌گرفتم
ولی خب اومدم پول جمع کنم بعد
جبران که یک ماه اذیتم کرد براش مهم نبود اصلا
حتی بهم توهین میکرد که برو خونه مامانت
بعد که رفتم به غلط کردن افتاد گریه پیش مامانم اینا
خواهش میکنم عزیزم. اما منم کم نزاشتم واسشااا🥹🥹
یه بالایی سر خودشو دختره اوردک که شهره شهر شدن ،بعدش ۵۰روز جفت بچه هام‌و گذاشتم پیشش و رفتم شهرستان به عشق و حال، دوست و آشنا و فامیل و واسطه میکرد که گه خوردم برگرد منم جلو خمونا یه کشیده زدم تو صورتش ، اخرشم برگشتم اما دیگه اون دوست داشتنه و اعتماد نیس
بهم تهمت خیانت زد یجورایی
طول کشید ببخشم هنوزم کامل فراموش نشده برام
آره بخشیدم چون جبران کرد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
