2777
2789
عنوان

گرگان برای زندگی چطوره

| مشاهده متن کامل بحث + 224 بازدید | 23 پست
فقط حواست باشه روزی ده ساعت آب قطعه. چند سالیه خیلی هم گرم شده

روزی ۱۰ ساعت؟ دیگه چی موند؟ چرا؟

 از یه سنی به بعد آدم دیگه وقت نداره بشینه گریه کنه مجبوره همراه اشک ریختن رانندگی کنه غذا بخوره ظرف بشوره یا به بقیه کارای عقب‌ مونده برسه 👋 هیچ کسی به خاطر دیر ازدواج کردن نمرده، اما خیلی‌ها به خاطر این که آدم اشتباهی رو انتخاب کردن، از بین رفتن.از دست دادن قطار خیلی بهتره از اینه که خودت رو زیر چرخ‌های زندگی مشترک بندازی.

از کرمان ...دیدی اهوازیا خیلی مهربونن خونگرمن اهل کلاس و فیس افاده نیستن ..میخام اونجا ببینم چطوریه ...

من یه همکلاسی کرمانی دارم که اومده همین شهر شمالی که من اومدم اونم ناراضی هست مثل من از لحاظ معرفت نداشتن

و از لحاظ ازدواج نگران دخترات‌ هستی حق داری 

اینجا خیلی چیزا براشون عادیه خیلی چیزایی که سمت جنوب قفلن

از جمله راحت خوردن شراب و دوستی با جنس مخالف 

البته همونطور که آدم بد داره آدم خوب هم دارن ولی خیلی مراقب باشید

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من از جنوب از خونگرم ترین و مهمان نواز ترین جای کشور اومدم شمال( گرگان نیستم یکی دیگه از استان های ش ...

حالا چرا سنگدل؟😅

من هم جنوب رفتم خیلی خونگرم ومهربونن و خاکی

ولی شمالیام خیلی مهربونن

گیلان بیشتر رفتیم

ولی رامسرم رفتیم مهربون بودن

نمیدونم شاید برا زندگی فرق کنه

حالا چرا سنگدل؟😅من هم جنوب رفتم خیلی خونگرم ومهربونن و خاکیولی شمالیام خیلی مهربوننگیلان بیشتر رفتی ...

ما هم تا قبل زندگی خیلی میرفتیم یعنی هر سال سفر اونجا بودیم ولی زندگی با سفر خیلیی متفاوته‌ البته من نسبت به مردم جنوب و اون محیطی که توش بزرگ شدم میگم که سنگدل و بی عاطفه 

ما جنوبیا‌ برای مهمان شده از سقف بالا سرمون مایه میذاریم و اومدن برامون به این محیط جدید یخورده سنگین و شوک برانگیز بود

ما هم تا قبل زندگی خیلی میرفتیم یعنی هر سال سفر اونجا بودیم ولی زندگی با سفر خیلیی متفاوته‌ البته من ...

 من خونه مادرشوهرم میرم جنوبیه اصلا هم عزت و احترام نگه نمیداره

نمیگم همه جنوبیا اینجورن

ولی اولین خانواده جنوبی که دیدم بودن و جالب نیستن اصلا


پس نمیشه گفت شمالیا هم همه اینجورن

ما رفتیم بازار رشت ی خانومی تخم مرغ محلی می فروخت پسرم تخم مرغا رو برمیداشت محکم میذاشت سرجاش آخرش هی محکم تر شد و یکیش شکست

خانومه نه عصبانی شد نه چیزی گفت ، خندید آخرشم خواستم پولشو حساب کنم گفت نه یدونه م اضافه داد به پسرم

ازین دست مهربونیا خیلی زیاد دیدیم ما خداروشکر

اون قسمت مشروب و روابط رو قبول دارم ولی خیلی مردم باحال و مهربوتی هستن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792