من ۷ ساله ازدواج کردم یه پسر سه ساله دارم یک ماه هست که مجبور شدیم با مادر شوهرم اینا یک جا زندگی کنیم اونا اومدن خونه ما
۴ تا پسر مجرد جوون داره پدر شوهرم هم زنده اند یعنی ۶ نفرند خانوم هم ظهر می ره مسجد هم شب می ره مسجد صبحا هم می ره پیاده روی پارک
مهمونی و تفریح و بازار باشه نفر اول آماده است که بریم اما کارهای خونه رو می گه نمی تونم
پسرهاشم به حدی لوس بار آورده که ببخشید آب نمی ریزند تو دستشویی که لااقل گند و کثافت بره هر بار می رم دستشویی کل دستشویی رو بشورم باید حموم رو که دیگه ولش کنید می دونم همسرم می خواد که همینطوری با هم بمونیم کار دور کاری دارم که این چند وقته همش رئیسم غر می زنه یه رده از سمتم نزول کردم ۲ تومن هم از حقوقم کمتر شده اعصاب و روانم ریخته بهم واقعا باید عروس با خانواده شوهر زندگی کنه. آخه این چه زندگیه ؟