واقعان همه نگرانن پسر خالم پیام داده بود بهم گفته اومدی زهرتو واسه زندگی من ریختی پا رو دم بعد ادمی گذاشتی دختر خاله من ترو مثل خواهر میدونستم ولی تو زندگیه منو داشتی بهم میریختی خدارو شکر میکنم چنین دختری توی زندگیه که این همه ادم بهش گفتن طلاق تو بگیر ولی باهم فرار کرد حالاام بد میبینی هرچی دیدی از چشم خودتت دیدی حالا من نمیدونم باید چیکار کنم چه خریتی بود من کردم پسر خالمو میشناسم حتمن یه بلایییی سرم میاره ای چه غلطی کردم خدایا من باید چیکار کنم؟؟؟