2777
2789
عنوان

میشه بیاید بگید قضاوت کنید لطفا

58 بازدید | 6 پست

من به دوستم زنگ زدم گفتم بریم بیرون گفت بذار به مامانم بگه بعد دوباره زنگ میزنم گفتم باشه 


رنگ زد گفت میام بریم لباس بخریم دوستم هم میاد( چند روز قبلش قرار بود بریم لباس بخریم نشد) منم گفتم باشه


یه ساعت به خودم رسیدم و آماده شدم چقد به خودم رسیدم و خیلی ذوق داشتم اینم بگم دو نفری که قرار بود باهاشون برم چادری بودن و دوست قدیمی ولی من دوست جدید و چادری هم نبودم 


رفتیم من یکم دیر کردم رسیدم با هر دمشون گرم برخورد کردم رفتیم توی یه مغازه دوستم و دوستش لباسارو انتخاب کردن و اصلا هم سلیقه من نبود ولی توجه نمی‌کردم به نظراتم دوتامون رفتن توی اتاق پرو من موندم تنها بیرون مغازه توی اتاق پرو همش صدای خنده هاشون میومد من به مامانم زنگ زدم گفتم اینجوریه من می‌خوام برگردم گفت باشه یه کاری بهم سپرد منم به بهونه اون گفتم می‌خوام برم به دوستم و دوستش جالب اینجاعه توی اتاق پرو اصلا نظر من رو نپرسیدن چهار تا شومیز پوشیدن و اومدن بیرون منم گفتم می‌خوام برم مامانم گفته اینکارو کنم و اینا 


گفت نکنه ناراحت شدی گفتم نه باید برم 


رفتم ولی خیلی ناراحت شدم خیلی قلبم شکست واقعا بهم زنگ زد جواب ندادم 🙂

هر وقت حس کردی دیگه نمیتونی و وقت تسلیم شدنه، همون موقع است که باید باشی و قوی تر از همیشه ادامه بدی ...‌‌.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بنظرم بچگانه رفتار کردن

همینکه گفتن ناراحت شدی قصدشون شاید همین بوده که اذیتت کنن

اگه میخوای ایشون رو دوست معمولی نگهدار و نه صمیمی

فعلا قطع رابطه نکن چون شاید در اینده پشیمون بشه و خودتم پشیمون بشی


یبار بهش بگو ازش توقع نداشتی اینجوری کنه و حرفتو بزن

اگه چیزی رو تغییر ندی  یعنی دوباره انتخابش کردی . . . . . . . .   you can trust me , I'm a good Witch 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792