بچه ها من رلم رسوندم خونه سر خیابون ماشینی افتاد دنبالم یه مرد بود محل نزاشتم بعد یه هو جلوم پاککرد ترسیدم گفت وایسا زنگ الان زنگ میزنم پدرت گفتم چرا شما کی هستید گفت من از اطلاعاتم چرا با این پسر بودی این پسر مشکل داره برات پرونده تشکیل میدم گفتم چراا اسنپ بود بعد گفت فبلم ازت گرفتم تو ماشین بوست کرده منترسیدم خیلی ترسیدم فیلم نشونم داد تو ماشین دستم بوس کرده بود گفتم باهاش دوستم که چی گفت زنگ بزن پدرت گفتم نمیتونم گوشیش گرفت گفت سریع پیداش میکنم پدرت رو گفتمخب ب منبگید گفتمیخام با پدرت صحبت کنم منزهرم ترکیده گفت ابلاغیه میفرستم در خونه