از وقتی که دیشب با پدرم اونجوری صحبت کردم حالم بده هم ازش ناراحتم هم یجوریم فک کنم قلبشو شکستم نمیدونم ولی خیلی حالم بده
از وقتی که کوچیک بودم پدر و مادرم دعوا داشتن پدرم مادرمو میزد دیشب هم کتری آب جوش داشت پرت کرد ریخت رو مادرم
منم دیگه اعصابم خرد شد گفتم سوزوندیش صدامو بردم بالا گفتم تو پدرم نیستی و ....
ازش از کاراش خیلی ناراحتم
آخرین باری ک حرمت منو پدرم شکسته شد چم سال پیش بود سر ی موضوعی ک قرص خوردم نذاشتن بمیرم